روانشناسی رنگ ها
چکیده
در این مقاله به موضوع رنگ و انسان وتاثیر آن بر روحیه و روان و در کل شخصیت افراد می پردازیم.این موضوع توسط روانشناسان و نقاشان مورد بررسی قرار گرفت و آنها به نتایج جالبی رسیدند.
در زمینه روانشناسان تستهای متعددی طراحی کردن که با انجام آن میتوان به روحیه خود پی برد.ترکیبات رنگی ای که افراد ایجاد میکنند نمودی از روحیه و روان آنهاست، در واقع افراد به رنگهایی علاقه بیشتری نشان میدهند که در چهره خود به کار رفته است، رنگ پوست، چشم ها، مو بر ترکیب رنگی ای که افراد ایجاد میکنند تاثیر بخصوصی دارد.در کنار این ترکیبات رنگ هایی به کار میرود که تضاد شدیدی با هم دارند و به نظر خود فرد هماهنگی بسیاری به دیگر رنگها دارد، در واقع این رنگها رنگهای ذهنی فرد است.اینجانب در این مقاله با مطالعه چندین کتاب مبحث رنگ و تاثیر آن بر انسان را مورد بررسی قرار داده ام و همچنین هماهنگی و هارمونی رنگها را بررسی کردم.رنگها در کنار هم نمایی جدید ایجاد میکنند و برخی باعث جذابیت بیشتر آن و برخی باعث خفگی رنگ میشود.
مقدمه
در روانشناسی نوین"رنگ"و"رنگ ها"یکی از معیارهای سنجش شخصیت بشمار میآید؛ چرا که هر یک از آنها تاثیر خاص روحی وجسمی را در یک فرد باقی گذارده و رنگ نشانگر وضعیت روانی و جسمی وی می باشد.این موضوع با توجه به پیشرفتهای دو دانش فیزیولوژی و روانشناسی به اثبات رسیده است.ناگفته پیداست که انسان از زوزگاران بسیار دور تاکنون تحت نفوذو تاثیر رنگهای پیرامون خود بوده است و درصد سال اخیر که صنعت رنگ سازی به نقطه اوج تحول خود رسیده است، تاثیر مزبور دو چندان شده و در همه ارکان زندگی روحی ما رخنه کرده است.
پس ار آزمایش معروف دوشارخ در زمینه شناخت شخصیت انسان از طریق لکههای رنگین جوهر، آزمایش لوشر جدیدترین نظریهای است که دراین مورد ارائه گردیده است.بار علمی آزمایش مزبور علاوه بر استفاده در موارد روانکاوی و روانشناسی، در سیستمهای استخدامی نیز بکار گرفته میشود. ]1[
دنیایی که ما ناظر آن هستیم، پوشیده رنگ است.رنگ برای فرد عالم، همانند هنرمند حائز اهمیت است.رنگها نقش مهمی در زندگی عاطفی ومعنوی ما بازی میکنند، ما به درخشش روزهای آفتابی و شادابی رنگها تمایل بیشتری داریم و از هوای ابری و خاکستری خسته می شویم. ]2[ حال نظر شما را به این عقیده جلب می کنیم.
رنگ و نورهای رنگی
رنگهای اصلی عبارت ازقرمز، آبی، زرد و رنگهای نور اصلی عبارت است از قزمز، آبی، سبز؛ تفاوت بین رنگ و نور رنگی در سبز و زرد است.
یک تجربه درخشان
در تاریکی دکمهٔ پروژکتور را پیدا می کنم، فشارش می دهم و لامپ پروژکتور روشن میشود:نور مستطیل شکل و سبز روی پرده ظاهر میگردد.
تا اینجا همه چیز عادی و قابل فهم است، یعنی من دستگاه نور سبز را به کار انداختم و روی پرده هم نور مستطیل شکل سبز رنگ ظاهر شد.پروژکتور دوم را هم روشن می کنم نور قرمزرنگی در کنار نور سبز ظاهر میشود.پروژکتور نور قرمز را جا به جا می کنم تا هر دو نور(سبز و قرمز)روی هم قرار بگیرند، نوری که از ترکیب این دو حاصل میشود، نور شفاف و درخشانی است به رنگ زرد.نور زرد، بله همین طور است، نور زرد. سومین پروژکتور را هم روشن می کنم و روی پرده، در کنار این رنگ زرد عجیب، مستطیل دیگری به رنگ آبی روشن میشود که بازتاب فیلتر آبی رنگی است که روی این پروژکتور تعبیه شده است.حالا مرحلهٔ پایانی را باید انجام بدهم، و آنهم با نتیجهای که تقریبا باورکردنی است. نورآبی رنگ را طوری جابجا می کنم تا دقیقا روی نور زرد قرار بگیرد. سرانجام با ترکیب کردن رنگ قرمز و سبز و آبی نوری روی پرده ظاهر میشود سفیدرنگ است
تئوری رنگها
رنگ همانا نور است و نور همانا رنگ است.
همانطور که می دانید قطرههای ریز باران وقتی نور خورشید را از خود عبور میدهند مثل میلیونها منشور شیشهای عمل میکنند و در مجموع، آن نور الوان-شش رنگ-را به وجود می آورند که اسمش رنگین کمان است
حدود دویست سال پیش، نیوتن پدیده رنگین کمان را در اطاق خانه اش ایجاد کرده است. برای این منظور،
او خود را دراتاق کاملا تاریکی قرار داده که تنها ازیک روزن بسیار کوچک نور به داخل آن عبور میکرده است، آنگاه با قرار دادن یک منشور سه گوش در در برابر این نور، موفق شده است نور سفید را به رنگهای طیف تجزیه کند.
واقعیت رنگ واثر رنگی
واقعیت رنگها از طیف رنگ مایه ها، به صورت فیزیکی و شیمیایی قابل تجزیه و تحلیل و تعریف هستند.تعاریف آنها از طریق قیاس و مقایسه و توجه به تضادهای رنگی حاصل میگردد.ارزش یک رنگ کرماتیک(رنگین) در برابر رنگ آکروماتیک(بیرنگ)معلوم میشود.ادراک رنگ، واقعیتی است پسیکو فیزیک، از واقعیت پسیکوشیمیک آن متمایز است.همین مسئله پسیکو فیزیک آن است که آن را"اثر رنگ"می نامیم.
واقعیت رنگ واثرات آن در صورت وجود ترکیبات موزون و هماهنگ، قابل روئیت است، درسایر موارد حالتهای متفاوت و جدیدی به وجود میآورند که در اینجا کوشش میشود با مثالهای گوناگون حالات مختلف آن رابشناسیم.
یک مربع سفیددر زمینه سیاه بزرگتر از یک مربع سیاه به همان اندازه در زمینه سفید است.در نتیجه از مرزی که برای آن تعیین شده پافراتر می نهد وبیرون میزند.درحالی که سیاه جمع میشود و در خود فرومی رود.
یک مربع خاکستری روشن در زمینهای سفید تیره به نظر میرسد و همان خاکستری روشن در زمینه سیاه روشن به نظر میآید.
مربع زرد رنگ در زمینه سفید، تیره تر از همان مربع زردی است که در زمینه سیاه قرارگرفته است.زرد در زمینه سفید دارای اثری ملایم ونمودی گرم است، در حالی که در زمینهٔ سیاه، مربع زرد درخشندگی فوق العاده پیدا میکند و نمودش سرداست و به طرف بیرون حرکت میکند.
مربع قرمز در زمینهٔ سفید به تیرگی میرود و درخشش آن کاهش مییابد، در حالی که قرمز در زمینهٔ سیاه رنگ به گرمی متمایل می ود و روشنی بیشتر به خود میگیرد. مربع آبی در زمینه سفید دارای تیرگی و عمق است و زمینهٔ سفید نیز، از زمینه سفید مربع زرد، روشن تر است
هماهنگی رنگها
هنگامی که دربارهٔ هماهنگی رنگها صحبت میشود، معمولا قضاوت روی اثرو عملکرد متقابل دو یا تعداد بیشتری رنگ به عمل میآید.تجربیات و آزمایشات متفاوت در مورد مطابقت ذهنی رنگها، نقطه نظرهای متفاوتی دارند.اغلب درنظر مردم، رنگهای هماهنگ آنهائی هستند که از یک خانواده باشند ویا در عین تنوع، با جلوه یکسانی خودنمایی کنند، ویا رنگهایی که بدون کنتراست(تضاد)در مجاور هم قرار گیرند.به طور کلی عنوان هماهنگی(هارمونی)یا عدم هماهنگی فقط در رابطه بااحساس انسان است، که به صورت مطلوب بودن یانبودن وجذاب بودن یانبودن مطرح میگردد.
تمام اینها عبارت از یک ارزیابی شخصی و بدون تکیه به ارزشهای عینی ودقیق علمی است.
هارمونی، یعنی تعادل وتوازن بین قدرتهای رنگی.در این باره میتوانیم یک آزمایش جالب در رابطه با عکس العمل فیزیولوژیکی دستگاه دیدمان انجام دهیم.مثلا:اگر ما برای مدتی به یک مربع قرمز خیره شویم و سپس چشم را ببندیم، یک پس تصویر که به صورت مربع سبزرنگ است درنظرمان ظاهر میشود.(می توان یک صحفه کاغذ سفید راباسرعت روی مربع قرمز قرار دادتا مربع سبز در روی صفحهٔ سفیدظاهر شود).و بر عکس اگر به مربع سبز رنگ نگاه کنیم بعداز مدتی که چشم بسته میشود، مربع قرمزرنگ در چشم ظاهر میگردد.این آزمایش را میتوان بابسیاری از رنگها انجام دادو در چشم انسان همیشه رنگها مکمل رنگ نخستین، ظاهر میشوند.این عکس العمل فیزیکی بدن نسبت به رنگهای جستجویی برای ایجاد تعادل وتوازن است واحساسی است که تضادهای پی در پی را به وجود میآورد. ]2[
اگر مدتی به یک مربع سفید در روییک سطح سیاه نگاه کنیم، بعد از مدتی که چشم را برگردانیم، همان مربع سفید در نظر مجسم میشود.به همین ترتیب اگر به یک مربع سیاه در سطح سفید نگاهکنیم، و بعد چشم را برگردانیم،
مربع سیاه به همان وضع در نظر ظاهر میگردد.این وضعیت موازنهٔ رنگ ها، به خودی خود در چشم بوجود میآید.امادر صورتی که به یک مربع خاکستری متوسط که در روی زمینهٔ خاکستری متوسط نگاه کنیم، دیگر آن حالت قبلی که در چشم باقی ماند بوجود نمیآید.این آزمایش نشان میدهدکه دستگاه بینایی به خاکستری معتدلی تمایل ونیاز دارد.3
تغییراتی که در ساختمان بینایی به ترتیب فوق به وجود میآید، مربوط به حالات مختلف ذهنی ودستگاه عصب بینایی است.هارمونی رنگها، اعصاب مارا آرامش میدهد، و این حالت پسیکو فیزیکی است که در مقابل رنگهای متضاد مکمل قرار داردو معمولاً رنگ خاکستری نیزچنین آرامشی را در ذهن به وجود میآورد،
که هم از ترکیب سیاه وسفید به وجود میآید وهم از رنگهای مکمل؛ یعنی رنگهای اصلی (زرد، قرمز، آبی هارمونی رنگ سه تایی است:یعنی(زرد-قرمز-آبی)، و هر کدام از این رنگها دارای هویتی مشخص وکاراکتری معلوم هستند.در این شکل(شکل 11و12)هریک از رنگها با درخشش وفدرتی تمام، به تنهایی جلوه وخودنمایی خود را دارند.زرد حد اعلایزردی را دارد، قرمز به طور وضوح وبه شدت قرمزی خود را می نمایاند، آبی به حد کافی مشخص و نمودار است.
با توجه به هر دو شکل ملاحظه می کنیم که چشم قادر نیست یکی از رنگها را بیش از دیگری انتخاب کند و به آن اهمیت بیشتری بدهد.ترکیب هر سه رنگ در اینجا خاکستری را در ذهن به وجود میآورد که این خصوصیت رنگهای مکمل است..
عنوان پیوند مطابقت ذهنی رنگها
در سال 1928میلادی، به تدریس هارمونی رنگ مشغول بودم.گفته شد که در سطحی مدور، رنگها را به ذلخواه با اندازههای متفاوت ترکیب کنند.هنوز تعاریف هماهنگی رنگها را تمامنکرده بودم که مشاهده شد بعد از حدود بیست دقیقه، دانشجویان اظهار ناراحتی وبیقراری میکنند، وابراز میداشتند که فرمولهای هارمونی شما، ناخوشایند ونامتعادلند.در جواب به آنان گفتم:بسیار خوب، حال هرچه را خود حس می کنید انجام دهید.دانشجویان فورا با آرامش و اشتیاق مشغول به کار شدند.بعد از یک ساعت به آنان گفتم که کارهایتان را روی میز در کنار هم قرار دهید